عهد جديد، تاريخ نگارش و نويسندگان (2)


 

نويسنده:عبدالرحيم سليمانى




 

رساله هاى پولس
 

در عهد جديد چهارده رساله وجود دارد كه يا به صورت قطعى و يا احتمالى به پولس نسبت داده مى شوند. اين مجموعه را مى توان به سه دسته تقسيم كرد:
1. رساله هايى كه در انتساب آنها به پولس ترديدى نيست، و علاوه بر اينكه كليسا آنها را به پولس نسبت مى دهد، دانشمندان كتاب مقدس در انتساب آنها كمتر ترديد كرده اند. اين رساله ها هفت عددند: روميان، دو رساله به قرنتيان، غلاطيان، فيلپيان، اول تسّالونيكيان، فليمون.
2. رساله هايى كه در كتاب مقدس به پولس منسوب اند و كليسا عموماً اين انتساب را تأييد كرده، اما دانشمندان كتاب مقدس آن را تأييد نمى كنند. اين رساله ها شش عددند: اَفَسُسِيان، كولسيان، دوم تسّالونيكيان، دو رساله به تيموتائوس، تيطُس.
3. در عهد جديد يك رساله وجود دارد كه در انتساب آن به پولس در خود كليسا اختلاف است; و آن رساله به عبرانيان است. محتواى اين رساله شباهتهايى با رساله هاى پولس دارد و در گذشته بسيارى از دانشمندان مسيحى آن را به پولس نسبت مى داده اند، اما امروزه كمتر آن را به پولس نسبت مى دهند و يا انتساب آن را رد مى كنند.
برخى از اين رساله ها خطاب به افرادى خاص نوشته شده است، كه به آنها رساله هاى شبانى گفته مى شود، كه چهار عددند. بقيه رساله ها خطاب به كليساهاى شهرهاى مختلف نگاشته شده اند.
رساله هاى پولس بين سالهاى 40 ـ 64 ميلادى نوشته شده اند، اما ترتيب زمان نگارش آنها در عهد جديد رعايت نشده است. همچنين از آن جا كه پولس بيشتر در حال مسافرت بوده است، اين رساله ها را از شهرهاى مختلف فرستاده است. جدول زير زمان و مكان احتمالى نگارش اين رساله ها را نشان مى دهد:
رديفنام رساله زمان نگارش مكان نگارش
1اول تسالونيكيان 52 ـ 53 ميلادى قرنتس
2دوم تسّالونيكيان 52 ـ 53 ميلادى قرنتس
3غلاطيان 56 ـ 57 ميلادى اَفسس
4اول تيموتائوس 57 ميلادى مقدونيه
5اول قرنتيان 57 ميلادى افسس
6دوم قرنتيان 57 ميلادى مقدونيه
7تيطُس 57 ميلادى مقدونيه
8روميان 58 ميلادى قرنتس
9كولسيان 61 ـ 63 ميلادى روم
10اَمسَسيان 61 ـ 63 ميلادى روم
11فيلپيان 61 ـ 63 ميلادى روم
12فليمون 61 ـ 63 ميلادى روم
13دوم تيموتائوس 64 ميلادى روم
14عبرانيان (بنابر قول برخى) 64 ميلادى ايتاليا

اناجيل همنوا و كتاب اعمال رسولان
 

گفته شد كه نخستين نوشته هاى عهد جديد رساله هاى پولس هستند، كه قبل از سال 64 ميلادى نوشته شده اند. از سوى ديگر، اصلى ترين و مهمترين بخشى كه در عهد جديد بيانگر روايت عيسى خدايى است، همان رساله هاى پولس اند. حال بايد ببينيم مهمترين بخشى كه به بيان روايت عيسى بشرى مى پردازد، در چه زمانى و به دست چه كسانى نوشته شده است؟ اين بخش از سه انجيل متى، مرقس و لوقا تشكيل شده است. كتاب اعمال رسولان به اين دليل به اين مجموعه ملحق شده كه اولا از نظر مسيح شناسى مانند سه انجيل همنواست; ثانياً از نظر مؤلف و تاريخ نگارش ارتباط نزديكى با لوقا دارد، به گونه اى كه در اين بحث آنها را نمى توان از هم جدا كرد. در اين بخش نخست بايد روابط اين سه انجيل و مشتركات آنها را بيان كنيم، و سپس به بحث درباره هر يك از آنها بپردازيم.

الف) مباحث مشترك اناجيل همنوا
 

امروزه بيشتر محققان بر آن اند كه هيچ يك از اناجيل همنوا قبل از سال 64 ميلادى نگاشته نشده است; هر چند قبلا گمان مى رفت كه اين اناجيل قبل از اين زمان نوشته شده اند، و حتى گاهى زمان نگارش برخى از آنها را به قبل از سال 40 ميلادى برمى گردانيدند:
«انجيل مرقس، كه در حدود سال 70 ميلادى نوشته شده، نخستين انجيل مكتوب عهد جديد است.»
«انجيل نويسى در اواسط دهه 60 ميلادى آغاز گشت. در اين زمان، ابتدا انجيل مرقس ... و پس از آن متى ... و سپس لوقا ... نوشته شدند. نزديك به پايان قرن اول، انجيل يوحنا نوشته شد.»
نويسنده اى مسيحى به نام دكتر كشيش فهيم عزيز، اقوال موجود درباره زمان نگارش نخستين انجيل (مرقس) را اين گونه دسته بندى مى كند:
1. پيروان سنت مصرى تأكيد مى كنند كه اين انجيل در اواسط دهه 40 ميلادى نگاشته شده است;
2. س. تورى مى گويد بين سالهاى 39 و 40 ميلادى نوشته شده است;
3. هارينگ مى گويد در دهه 50 ميلادى نوشته شده است;
4. اكثريت دانشمندان معتقدند كه بين سالهاى 64 تا 70 ميلادى نگاشته شده است.
جان. بى. ناس مى گويد كه انجيل مرقس قبل از دو انجيل متى و لوقا موجود بود، و در حدود 65 تا 70 ميلادى نوشته شده است.
در ميان اين سه انجيل، قديمترين و كوتاهترين آنها انجيل مرقس است، و تقريباً تمام مطالبى كه در اين انجيل آمده، در دو انجيل ديگر تكرار شده است. از سوى ديگر، مطالبى در دو انجيل متى و لوقا آمده كه در انجيل مرقس نيست. در هر كدام از دو انجيل متى و لوقا نيز مطالبى آمده كه در ديگرى موجود نيست. اين مسئله، كه به «مشكل اناجيل همنوا»
البته اين فرضيه تنها مى تواند براى مطالبى كه در هر سه انجيل تكرار شده، منبع پيدا كند. نيز مى تواند به «فرضيه مرقسى» چون اين سؤال پيش مى آيد كه منبع انجيل مرقس چه بوده است؟ بر اساس فرضيه اول مى توان گفت كه اين انجيل از منبع شفاهى استفاده كرده است. البته يك سخن در اين جا اين است كه مرقس گفته هاى پطرس را نوشته است. اما مجموع اين دو فرضيه هم مشكل را كاملا حل نمى كنند، چون درست است كه تمام مطالب انجيل مرقس در دو انجيل ديگر آمده، اما مطالبى در هر دو انجيل آمده كه در انجيل مرقس موجود نيست; منبع اين مطالب چه بوده است؟
در اين باره فرضيه سومى مطرح شده است. دانشمندان كتاب مقدس براى مطالب مشترك بين متى و لوقا منبعى فرض كرده اند، و به Q، كه از كلمه آلمانى Quelle به معناى منبع گرفته شده، معروف است. بنابراين، دو انجيل متى و لوقا از دو منبع مشترك استفاده كرده اند: يكى انجيل مرقس و ديگرى منبع Q.
اما باز هم مشكل حل نشده است، چون در هر يك از اين دو انجيل مطالبى وجود دارد كه در انجيل مرقس و انجيل ديگر نيست، لذا دانشمندان مجبور شده اند دو منبع ديگر در نظر بگيرند: يكى منبع M و ديگرى منبع L، كه به ترتيب، اشاره به مطالب خاص هر يك از اناجيل متى و لوقا دارند.
در بحث درباره هر يك از اناجيل همنوا درباره نويسندگان آنها هم بحث مى شود، اما يك نكته وجود دارد كه كلى است و خاص هيچ كدام از اين سه انجيل نيست. اين سه انجيل سنّتاً به سه شخصيت قرن اول مسيحيت نسبت داده مى شوند. نام اين سه انجيل از همين اشخاص گرفته شده است. از اين سه، يكى متى است، كه گفته مى شود همان متاى حوارى است; ديگرى مرقس است، كه با يوحناى مرقس، شاگرد پطرس، تطبيق مى شود; سومى لوقا است، كه گفته مى شود همان شاگرد خاص پولس است.
اما نكته اين جاست كه از هيچ جاى اين سه انجيل برنمى آيد كه نويسنده آنها كيست. تنها در عنوان كتاب نام اين افراد آمده است. ولى حتى عنوان اين اناجيل، و همچنين انجيل يوحنا به گونه اى است كه انتساب به اين افراد را نشان نمى دهد. در بيشتر كتابهاى موجود، كلمه انجيل به اسم اين افرادْ اضافه شده، و چنين مى نمايد كه همين افراد نويسندگانشان بوده اند، اما عهد جديد در اصل به زبان يونانى نوشته شده، و اگر قسمتهايى از آن به غير زبان يونانى نوشته شده باشد، نسخه اصلى در دسترس نيست، و تنها نسخه يونانى موجود است. در زبان يونانى اين عنوان به گونه ديگرى است:
چهار انجيل سنتاً به متى، مرقس، لوقا و يوحنا نسبت داده مى شوند، ولى عنوان اصلى اناجيل نامعلوم است. نام بيشتر كتابهاى يونانى صريحاً به نويسنده آنها اضافه مى شود; مثلا مى گويند: ايليادِ هومر و جمهورىِ افلاطون. اين در حالى است كه براى انجيلها حرف اضافه Kata (در زبان يونانى به معناىِ به روايتِ متى و ...) به كار مى برند، و گويا بدين شيوه از نسبت دادن آن كتابها به نويسندگان سنتى آنها مى پرهيزند.
به همين دليل است كه در بسيارى از متون و دايرة المعارفهاى انگليسى عنوان اناجيل را اين گونه قرار مى دهند: Gospel According to Matthew Mark, ... The47 شايد بهترين برگردانِ فارسى اين عنوان «انجيل به روايتِ متى، مرقس و ... » باشد.

ب) مباحث ويژه هر يك از اناجيل همنوا
 

گفته شد كه انجيل مرقس قديمترين انجيل است، و ترتيب عهد جديد موجود مطابق تاريخ نگارش نيست. ما با ترتيب تاريخ نگارش به اين بحث مى پردازيم.
عموماً اين انجيل را به يوحناى مرقس، دوست و همدم پطرس، كه گاهى همسفر پولس نيز بوده است، نسبت مى دهند. البته از خودِ انجيل چنين چيزى ثابت نمى شود، و حتى برخى احتمال مى دهند كه فرد ديگرى به همين نام اين انجيل را نوشته باشد.

منشأ انجيل مرقس
 

يوسبيوس (حدود 260 ـ 440)، اسقف قيصريه، از قول پاپياس كه بين سالهاى 110 تا 130 ميلادى اسقف شهر هيراپوليس در آسياى صغير بوده است، درباره منشأ انجيل مرقس چنين نقل مى كند:
«يوحنا كه شيخ كليسا بود نيز چنين گفته است: مرقس مترجم پطرس بود و هرچه ثبت كرد با دقت بسيار زياد ثبت نمود. مع هذا، مطالب وى با همان ترتيبى نبود كه خداوند ما سخن گفت يا انجام داد، زيرا وى كلام خداوند ما را نشنيد و شاگرد او نبود، بلكه همان طورى كه قبلا گفته شد، وى همسفر پطرس بود، و پطرس به او تعاليم لازم را داد، ولى فرمايشات خداوند را به ترتيب تاريخى براى او نقل نكرد. بنابراين، مرقس در هيچ قسمتى اشتباه نكرده، بلكه مطالب را ثبت نموده است، زيرا او در يك قسمت دقت كامل داشته است، و آن اين كه آنچه شنيده است به درستى ثبت كند و هيچ مطلب نادرست ننويسد.»
يوسبيوس در قرن چهارم مى زيسته، و او از پاپياس نقل مى كند، و منبع نقل اين دو در دست نيست، لذا برخى احتمال داده اند كه مرقس خودش مواد انجيل را جمع آورى كرده باشد. اگر اين گونه باشد، ممكن است باز به همان منبع شفاهى، كه قبلا ذكر شد، باز گرديم.

زمان و مكان نگارش انجيل مرقس
 

گفته شد كه اكثريت دانشمندان اين انجيل را قديمترين انجيل مى دانند، و به همين مناسبت اختلافاتى كه درباره زمان نگارش اين انجيل وجود دارد بيان شد، و گفته شد كه اكثر محققان برآن اند كه اين انجيل بين سالهاى 65 ـ 70 ميلادى نوشته شده است.
درباره مكان نوشته شدن اين كتاب نيز اختلاف است. برخى محل نگارش آن را مصر، و برخى انطاكيه دانسته اند، ولى اكثر دانشمندان معتقدند اين انجيل در روم نوشته شده است.
اعتقاد بر اين بوده است كه اين انجيل، كه مفصل ترين اناجيل است و در ابتداى مجموعه عهد جديد قرار گرفته، قديمترين اناجيل است، و به دست متاى حوارى، نوشته شده است. همچنين بر اين باور بوده اند كه اين انجيل در اصل به زبان عبرى نوشته شده، و بعد به يونانى ترجمه شده است; هرچند اصل عبرى آن موجود نيست. اما با آغاز نقادى عصر جديد، همه اين عقايد زير سؤال رفته است.

تاريخ نگارش انجيل متى
 

برخى تاريخ نگارش اين انجيل را به اوايل دهه 40 برگردانيده اند، فراموش شدن نام يك محل زمانى نسبتاً طولانى را مى طلبد، لذا تأكيد بر روى كلمه «تا امروز»، نشان مى دهد كه تاريخ نگارش اين انجيل حداقل چند دهه پس از ماجراى صليب بوده است.
از سوى ديگر، امروزه تقريباً مسلّم است كه انجيل متى پس از انجيل مرقس نوشته شده. به اين دليل كه تمام مطالب مرقس در اين انجيل آمده است. بنابراين، متى از مرقس استفاده كرده است. چنان كه گفتيم، امروزه اكثريت دانشمندان بر اين باورند كه انجيل مرقس بين سالهاى 65 ـ 70 ميلادى نوشته شده است. پس تاريخ نگارش انجيل متى نمى تواند قبل از اين تاريخ باشد.
نويسنده مسيحى، دكتر كشيش فهيم عزيز، پس از نقل اقوالى درباره تاريخ نگارش اين انجيل مى گويد:
پس ممكن است مانند اكثريت دانشمندان قائل شويم كه اين انجيل بعد از سال 70 ميلادى، و چه بسا بين سالهاى 75 ـ 80 ميلادى، نوشته شده است.
برخى ديگر، تاريخ نگارش را اندكى پس از سال 70 ميلادى و تخريب اورشليم مى دانند.

نويسنده انجيل متى
 

به گفته اناجيل، حضرت عيسى فردى را كه براى روميان ماليات مى گرفت دعوت مى كند، و او مى پذيرد.
كليسا از اوايل قرن دوم تا آغاز مطالعات نقادانه جديد، معتقد بوده است همين متاى باجگير، كه نام ديگرش لاوى، و از حواريون بوده است، انجيل منسوب به متى را نگاشته است.
اين امر به دو دليل بوده است: يكى اين كه عنوان اين كتاب (انجيل به روايت متى) انتساب به او را مى رساند. البته در خودِ متن هيچ دليلى بر اين انتساب وجود ندارد، اما از اوايل قرن دوم اين عنوان بوده است;
با اين حال، محققان جديد اين دو دليل را كافى ندانسته، و انتساب اين انجيل را به متاى حوارى مورد ترديد قرار داده، بلكه رد كرده اند. آنها مى گويند گفته پاپياس بر انجيل موجود منطبق نمى شود، چون او مى گويد متى انجيلش را به زبان عبرى نگاشت; در حالى كه لغت شناسان مى گويند اين انجيل موجود بايد در اصل به زبان يونانى نوشته شده باشد.
نكته ديگر اين است كه متاى حوارى خود شاهد حوادث زندگى حضرت عيسى بوده است; در حالى كه انجيل موجود مطالب انجيل مرقس را، كه خود از حواريون نبوده، به طور كامل نقل كرده است; و اين نمى تواند قابل قبول باشد.
با توجه به آنچه گفته شد، بسيارى بر اين باورند كه انجيل موجود را فرد ديگرى كه ناشناخته است و شايد نام او متى بوده، نوشته است. ولى اين دليل چندان محكم به نظر نمى رسد، چون اولا اشتباه در استناد حتماً نبايد عمدى باشد; ثانياً انتساب به افراد ناشناخته تر زودتر پذيرفته مى شود.

مكان نگارش انجيل متى و زبان اصلى آن
 

برخى مى گويند اين انجيل براى اهالى فلسطين نگاشته شده است، در گذشته عقيده بر اين بود كه اين انجيل در اصل به زبان عبرى نگاشته شده، و بعداً به زبان يونانى ترجمه شده است. دليل اصلى اين اعتقاد همان شهادت پاپياس است، كه نقل شد. اما، همانطور كه گذشت، لغت شناسان مى گويند كتاب موجود بايد در اصل به زبان يونانى نگاشته شده باشد.
قبل از ورود به بحث درباره مؤلف و تاريخ نگارش اين دو كتاب، بايد بيان كنيم كه چه ارتباطى بين اين دو كتاب وجود دارد كه باعث شده تحت يك عنوان به بحث درباره آنها بپردازيم. بدين منظور، دو نكته را يادآور مى شويم:
1. ابتداى اين دو كتاب به گونه اى است كه ظن بسيار قوى ايجاد مى كند كه نويسنده شان بايد يك نفر باشد. در ابتداى انجيل لوقا چنين آمده است:
از آن جهت كه بسيارى دست خود را دراز كردند به سوى تأليف حكايت آن امورى كه نزد ما به اتمام رسيد; چنان كه آنانى كه از ابتدا نظارگان و خادمان كلام بودند، به ما رسانيدند. من نيز مصلحت چنان ديدم كه همه را من البدايه به تدقيق در پى رفته به تو بنويسم اى تيوفِلُس عزيز!
كتاب اعمال رسولان اين گونه آغاز مى شود:
صحيفه اول را انشا نمودم اين تيوفِلُس! درباره همه امورى كه عيسى به عمل نمودن و تعليم دادن آنها شروع كرد. تا آن روزى كه رسولان برگزيده خود را به روح القدس حكم كرده، بالا برده شد، كه بديشان نيز بعد از زحمت كشيدن خود خويشتن را زنده ظاهر كرد، به دليلهاى بسيار كه در مدت چهل روز برايشان ظاهر مى شد... .
از اين دو فقره برمى آيد كه اين دو كتاب براى يك فرد، يعنى تيوفِلُس، نوشته شده است. نويسنده در فقره دوم مى گويد تا پايان زندگى عيسى قبلا به تو نوشتم. اين دقيقاً همان انجيل سوم است، و در نوشته دوم به زندگى و فعاليتهاى رسولان مى پردازد. بنابراين، ظاهر اين دو فقره نشان مى دهد كه نويسنده اين دو كتاب يكى است. همسويى الهيات و سبك نگارش و ادبيات اين دو كتاب نيز مؤيد اين مطلب است.
2. در انجيل منسوب به لوقا هيچ اشاره اى به نويسنده آن نشده است، اما كتاب اعمال رسولان سرنخهايى درباره نويسنده اش به دست مى دهد. در اين كتاب، كه قسمت عمده اش به مسافرتهاى تبليغى پولس اختصاص دارد، گاهى نويسنده ماجراهاى پولس را با ضمير سوم شخص دنبال مى كند و گاهى با ضمير اول شخص جمع. اين امر نشان مى دهد كه نويسنده كتاب در برخى از سفرها همراه پولس بوده است. از سوى ديگر، پولس در رساله هايش گهگاه از همراهانش نام مى برد. حال آيا از مقايسه نامهايى كه در جاهاى مختلف اين رساله ها آمده، و جاهايى از كتاب اعمال رسولان كه در آنها ضمير اول شخص به كار رفته است، مى توان نويسنده كتاب اعمال، و درنتيجه انجيل سوم را مشخص كرد؟

نويسنده انجيل سوم و كتاب اعمال رسولان
 

ابتداى انجيل سوم، اطلاعاتى درباره نويسنده اين كتاب به ما مى دهد. خود نويسنده مى گويد مطالب من بر اساس گفته هاى شاهدان عينى است، و «آنان كه از اول نظارگان و خادمان كلام بودند، به ما رسانيدند.» بنابراين، نويسنده از حواريون نبوده است. نويسنده مى گويد درباره همه اين امور تحقيق مى كنم و با دقت و ترتيب مى نويسم. پس نويسنده فردى تحصيل كرده بوده است. همچنين از سبك نگارش و ادبيات اين دو كتاب به دست مى آيد كه او انسانى آشنا با زبان و فرهنگ يونانى بوده است.
سنّتاً اين انجيل را به لوقا، يار و همراه پولس، نسبت مى دهند. اين امر ريشه در شهادت ايرنئوس در پايان قرن دوم دارد. او در كتاب Against Heresies مى گويد انجيل سوم را لوقا، آن گونه كه پولس تبليغ مى كرد، نوشت.
در عهد جديد سه يا چهاربار از لوقا نام برده شده است، و همه اين موارد در رساله هاى پولس واقع شده اند. «و لوقاى طبيعت، حبيب و ديماس به شما سلام مى رسانند»; البته در ترجمه معروف فارسى به «لوقا» برگردان شده است.
از اين موارد برمى آيد كه لوقا نزديكترين دوست پولس بوده است. او احتمالا در انطاكيه و بر اثر تبليغ پولس ايمان آورد و دوست و همراه وى گرديد.
تعداد زيادى از دانشمندان جديد هم اين استناد را پذيرفته اند و اين شواهد را كافى دانسته اند، اما برخى ديگر يك اشكال جدى را مطرح كرده اند: اگر لوقا شاگرد خاص پولس است و همه جا همراه پولس بوده و حتى به گفته ايرنئوس انجيل او همان چيزهايى است كه پولس تبليغ مى كرده است، پس چرا الهيات اين دو كتاب با الهيات پولسى تباين كلى دارد؟ الهيات پولسى عيسى خدايى است; در حالى كه الهيات اين دو كتاب عيسى بشرى است.
بنابراين، براى نويسنده اين دو كتاب شواهد بيشترى نسبت به دو انجيل قبل وجود دارد، ولى خالى از اشكال و ترديد نيست.

زمان و مكان نگارش انجيل لوقا و كتاب اعمال رسولان
 

درباره زمان نگارش اين دو كتاب، آغاز خود آنها دو نكته را آشكار مى كند: يكى اين كه كتاب اعمال رسولان حتماً بعد از انجيل لوقا نوشته شده است، چون نويسنده در ابتداى آن به نوشته اول خود، يعنى انجيل سوم، اشاره مى كند: «صحيفه اول را انشا نمودم اى تيوفلُس!» نكته ديگر اين است كه در ابتداى انجيل لوقا آمده است كه «از آن جهت كه بسيارى دست خود را دراز كردند به سوى تأليف حكايت آن امورى كه نزد ما به اتمام رسيد... من نيز مصلحت چنان ديدم كه همه را... به تو بنويسم اى تيوفِلُس!» بنابراين، او در زمانى انجيل خود را مى نوشته كه قبل از او عده زيادى دست به چنين كارى زده بوده اند. و گفته شد كه امروزه غالب محققان معتقدند انجيل نويسى در اواسط دهه 60 ميلادى آغاز گشت. پس تاريخ نگارش اين انجيل نمى تواند قبل از سال 70 ميلادى باشد.
از سوى ديگر، در بحث اناجيل همنوا گفته شد كه چون همه مطالب انجيل مرقس در اين انجيل تكرار شده، پس انجيل مرقس منبعى براى انجيل لوقا بوده است; و در بحث انجيل مرقس گذشت كه غالب محققان تاريخ نگارش اين انجيل را بين سالهاى 65ـ70 ميلادى مى دانند. پس انجيل لوقا بايد بعد از سال 70 ميلادى نگاشته شده باشد.
برخى از محققان مى گويند از بين سه انجيل همنوا، انجيل لوقا از نظر تاريخ نگارش آخرين است.
همه اين شواهد نشان دهنده آن است كه اين انجيل نمى تواند قبل از انجيل متى نوشته شده باشد. قبلا نيز گفته شد كه برخى تاريخ نگارش انجيل متى را تا حدود سال 90 ميلادى احتمال مى دهند، ولى غالباً اندكى قبل يا بعد از سال 70 ميلادى را قويتر مى دانند.
بنابراين، تاريخ نگارش دو كتاب انجيل لوقا و اعمال رسولان در زمانى بين سالهاى 70ـ90 است، كه 80 تا 85 معمولتر است.
علت ناتمام ماندن ماجراى پولس در كتاب اعمال رسولان معلوم نيست. البته اين نمى تواند دليل محكمى براى نشان دادن تاريخ نگارش اين كتاب باشد و با ادله فراوان محققان مقابله كند.
از خود اين دو كتاب چيزى درباره مكان نگارش آنها به دست نمى آيد. در اين باره شهرهاى زيادى نام برده شده است كه هيچ كدام دليل قطعى ندارند.